سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از جنسِ بــــاران

+ به تمامِ آدمک هایِ کارگردانِ قلم

 بگویید

 که تمامِ تلاششان این باشد که

 آنان کلمات را به بازی گیرند...

 نه کلمات آنان را!

 

+ احساساتِ خشکیده ام را

 به آن آدمک هاِیِ خوش خیالی که

 باور دارند

 با آمدنِ بـ هـ ا ر،

 همه چیز شکوفه میزنند

 نشان دهید...

 آنگاه خواهند فهمید که

ایـن قـانـون هـم اسـتـثـنـا دارد!! /.

 

+ کلمات را..!

 چندیست با مـ.ن قهر کرده اند.. .

 حق دارند!

 هزاران ثانیه اس که سراغشان را نگرفته ام...

 خبری از حالشان ندارم...

 دیگر نه مـ.ن هم بازی شان هستم. .

 و نه آنان

 رفیق شفیق لحظه هایِ سختِ تنهایی ام... :(

 دراین میان

کسی پیدا میشود

 که ما را باهم آشتی دهد آیا؟:)

 

امضاء: ا ز جـ نـ سِ بـ ا ر ا ن


یادداشت شده در پنج شنبه 92/1/29ساعت 9:36 عصر به قلمِ ذهنِ باران زده... امضای شمــا ( ) |










یادداشت های روزانه ام