+ با شمع هرچقدر هم که مهربان باشی، باز کارش سوختن و ساختن است. . + هرروزِ بی تو دلـ.م همواره زمستانی است و چشمانـ.م بهاری... + قلبِ یخ زده ام حتی با آتشِ سوزاندنِ زندگی ات هم دیگر آب نمیشود/... + چندی ست واژه ها در قفسِ ذهنـ.م امانم را بریده اند... میگویند بهشان قولِ آزادی داده بودم. . این هم از این! واژه هایـ.م. . اکنون چه طعمی است قدم زدنِ آزادانه بر رویِ سفیدی این کاغذ؟:) امضاء: ر دِ پـ ا یِ بـ ا ر ا ن
یادداشت شده در جمعه 91/11/20ساعت
2:39 عصر به قلمِ ذهنِ باران زده... امضای شمــا ( ) |
یادداشت های روزانه ام