سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از جنسِ بــــاران

+ قدم برمیدارد

تند و تندتر...

و مـ.ن به دنبالِ او...

در این هیاهویِ دویدنِ مـ.ن و

عـنـکـبـوت،

قلم آرام آرام از خواب

بیدار میشود...

بلند که میشود سرش گیج میرود و دوباره

نقش بر ورق میشود..! /.

گفتم که اینقدر نخواب! خوب شد؟

اینقدر یک گوشه، بی حرکت خوابیدی که گرد و غبارِ خستگی

هر روز

بیشتر و بیشتر

رویت نشست

و جوهرِ وجودت را کم رنگ کرد!!

دیگــر بـَس است! /.

بلند شو و خط خطی هایـ.ت رو شروع کن... :)

امضاء: ا ز جـ نـ سِ بـ ا ر ا ن


یادداشت شده در جمعه 93/4/13ساعت 6:24 عصر به قلمِ ذهنِ باران زده... امضای شمــا ( ) |










یادداشت های روزانه ام